چرا نه در پی
عزم دیار خود باشمچرا نه خاک سر کوی یار خود باشمغم غریبی و غربت چو بر نمیتابمبه شهر خود روم و شهریار خود باشمز محرمان سراپرده وصال شومز بندگان خداوندگار خود باشمچو کار عمر نه پیداست باری آن اولیکه روز واقعه پیش نگار خود باشمز دست بخت گران خواب و کار بیسامانگرم بود گلهای رازدار خود باشمهمیشه پیشه من عاشقی و رندی بوددگر بکوشم و مشغول کار خود باشمبود که لطف ازل رهنمون شود حافظوگرنه تا به ابد شرمسار خود باشمبرچسبها: حافظ پاکبازان...
ما را در سایت پاکبازان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : pakbazano بازدید : 111 تاريخ : دوشنبه 4 مهر 1401 ساعت: 12:45